متن آهنگ جانانه علی زند وکیلی

جانی و جانانه ای چشم این کاشانه ای

جانم به قربانت میخرامی تو ی سر

میروی آسین به سر

داری صد سودا به سر جانم به قربانت

بی مهابا دل بری هرکجا مینگری

دین و دل ها میبری جانم به قربانت

دیگر هنگام وصال بگذشته از ما بگذار جانم به قربانت

التماست کردم اینبار جانان مده آزار بازا به ببرم یار بیا یار بیا یار

آمدی جانم به قربانت ولی میگریزی بی هدف

پیش از این رفتی ولی باز آمدی عمر خود کردی تلف

آمدی جانم به قربانت ولی میگریزی بی هدف

پیش از این رفتی ولی باز آمدی عمر خود کردی تلف

خنده ها می نمودی ره خود میپیمودی

میشدم آرام جان میشدی نا مهربان هم سخن با دیگران

جانم به قربانت

بی مهابا دل بری هرکجا مینگری

دین و دل ها میبری جانم به قربانت

دیگر هنگام وصال بگذشته از ما بگذار جانم به قربانت