متن آهنگ رویای پاییزی احمد سلو

غروبا سرده پاییزی عبورت ترک یک دنیاست

به دستای تو محتاجم نبودت مرگ یک رویاست

چقدر اشکامو پاک کردم تو تاریکی نبینی تو

من همینم که میبینی تو با من مهربونی کن

تموم وابستگی ها به عشقت ترک عادت شد

تو رو خواستن برای من شروع یک عبادت شد

♫♫♫

دوباره خاطرات تو با فکرم روبرو میشه

تمام سهم من از تو همینه

مگه میشه ازم دور شی بری گرم یه آغوش شی

که دستامو تو دستای تو دیده

تموم شهر تاریکه چشام ابریه باریده

عجب روزی چقد حالم غم انگیزه

بگو خوابم تو بیدار کن منو از این تنهایی

بگو این رویای پاییزه رویای پاییزه

ییزه