متن آهنگ حماقت میثم رستگار

متن آهنگ حماقت میثم رستگار

تا الانم که پات موندم
حماقت بود ، حماقت بود
چقدر دیر اینو فهمیدم
که تو فکرت خیانت بود
حماقت کردن دل بود
که اینجوری بهم ریختم
برو برگشتی تو کار نیست
برو دیگه باهات نیستم..

حماقت بود ؛ حماقت بود
که اینجوری تو رو خواستم
یه چوب خشکی بود عشقت
که تو باغ دلم کاشتم

دلم به حال تو سوخت که
نمازای قضات خوندم
بهشت و سرد کردم
خودم تو برزخ خونم
دیگه جا نمیذارم رو
دیوار قاب عکست رو
تو سینه میشکنم این بار
هوای عشق نحست رو

بذار پونزده اسفند شه
نهال تازه میکارم
بخوام قالب کنم بازم
تو رو تو دل نمیذارم
نفهمیدم تو رسم تو
دروغ گفتن یه عادت بود
همه سر لوحه ی کارت
به جای عشق خیانت بود

دلم به حال تو سوخت که
نمازای قضات خوندم
بهشت و سرد کردم
خودم تو برزخ خونم
دیگه جا نمیذارم رو
دیوار قاب عکست رو
تو سینه میشکنم این بار
هوای عشق نحست رو