متن آهنگ فصل مرموز امیرعلی زمانیان

متن آهنگ فصل مرموز امیرعلی زمانیان

با اینکه مثل برگ میریزم
اما هنوز درگیر پاییزم
من عاشق این فصل مرموزم
هر شب به ابرا چشم میدوزم

اونی که چشمامو بهش دادم
اونی که از چشماش افتادم
از تو همین ابرا یه روز اومد
سمت همین ابرا یه شب پَر زد

وقتی چراغ خونه روشن نیست
چیزی حریف گریه ی من نیست
کاشکی یکی بود و بهش میگفت
پاییز فصل دل شکستن نیست
وقتی چراغ خونه روشن نیست
چیزی حریف گریه ی من نیست
کاشکی یکی بود و بهش میگفت
پاییز فصل دل شکستن نیست

♫♫♫

پاییز فصل باد و بارونه
فصلی که پشت بندش زمستونه
با اینکه تو کوچه هوا سرده
از رو نمیرم تا که برگرده

وقتی چراغ خونه روشن نیست
چیزی حریف گریه ی من نیست
کاشکی یکی بود و بهش میگفت
این فصل فصل ِ دل شکستن نیست
پاییز فصل دل شکستن نیست