متن آهنگ پابند رضا صادقی

%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%a2%d9%87%d9%86%da%af-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%b1%d8%b6%d8%a7-%d8%b5%d8%a7%d8%af%d9%82%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d9%86%d8%a7%d9%85-%d9%be%d8%a7%d8%a8%d9%86%d8%af

دور بال کفترا رو خط بکش
همشون اسیر تقدیرت شدن
اومدن بلکه هواییشون کنی
آخه میدونن زمین گیرت شدن


تو کدوم حقیقتی که هر دلی
حستو ندیده باور میکنه
لحظه ای تصور خیال تو
حال عاشقاتو بهتر میکنه

از خودم از این کویر لب به لب
رویه دریای تو هجرت میکنم
اگه این تعبیرت از غریبیه
من به غربتت حسادت میکنم
بین تردید زمین و آسمون
گمشدم بلکه منو پیدا کنی
بلکه پای ما رو که پابندتیم
رو به آسمون هشتم واکنی

وقتی اسمتو میارم زیر لب
بی هوا حس عبادت میکنم
شب به شب میشینمو کنار تو
با تو خورشیدو زیارت میکنم

بین تردید زمین و آسمون
گمشدم بلکه منو پیدا کنی
بلکه پای ما رو که پابندتیم
رو به آسمون هشتم واکنی