متن آهنگ دیوانه میخواهی چکار میلاد یوسفی

%d9%85%d8%aa%d9%86-%d8%a2%d9%87%d9%86%da%af-%d8%af%db%8c%d9%88%d8%a7%d9%86%d9%87-%d9%85%db%8c%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%87%db%8c-%da%86%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d9%85%db%8c%d9%84%d8%a7%d8%af-%db%8c%d9%88%d8%b3

دوستت دارم پریشانی شانه میخواهم چکار

دام بگذاری اسیرم دانه میخواهم چکار

تا ابد دور تو میگردم بسوزان عشقو

ای که شاعر سوختی پروانه میخواهی چکار

خورد کن آیینه را در شعر من خود را ببین

شرح این زیبایی از بیگانه میخواهی چیکار

شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن

گریه کن پس شانه ی مردانه میخواهی چکار

مردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود

راستی تو این همه دیوانه میخواهی چکار

مثل ما آواره شو از چهار دیواری درآ

در دل من قصر داری خانه میخواهی چکار

خورد کن آیینه را در شعر من خود را ببین

شرح این زیبایی از بیگانه میخواهی چکار

شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن

گریه کن پس شانه ی مردانه میخواهی چکار