متن آهنگ سوره کوثر مرتضی سرمدی

%d9%85%d8%aa%d9%86-%d8%a2%d9%87%d9%86%da%af-%d8%b3%d9%88%d8%b1%d9%87-%da%a9%d9%88%d8%ab%d8%b1-%d9%85%d8%b1%d8%aa%d8%b6%db%8c-%d8%b3%d8%b1%d9%85%d8%af%db%8c

خواب دیدم در زمین کربلا نازنین فاطمه تنها شده

مردی از جنس ادم با مشک آب با امیدی راهیه دریا شده

قصه ی شش ماهه و لب های خشک غنچه پرپر گل لیلا شده

بچه های خیمه بیتاب از عطش آب هم پیش عمو رسوا شده

قلب مشکی پاره و دست قلم دست رنج رفتن سقا شده

شعله های آتش از تو خیمه ها گر گرفته چادری که … شده

کودکی با چشم گریان میدود تیغ در پارویه صبرا شده

… خم شد و مویش سفید زینب است حال چون زهرا شده

همسرت بالاتر از تنها شده هم شهادت با تو همقرار شده

هم شهادت با تو هم معنا شده

دختری از غصه خوابش برده س در خرابه غرق در رویا شده

پایکوبان یک تبر میاورن در میان قلب او غوغا شده

با صدای خسته اش فریاد زد بی گمان بابای من پیدا شده

سهم یه خورشید و آغوش گل است در زمین و آسمان بلوا شده