متن آهنگ شوق تنهایی حمید حامی

نمیدونم عاشقم یا دیوونه

هرچی هست دیگه عذابت نمیدم

دیگه شوقی توی چشمای تو نیست

حالا به مرز گریه رسیدم

به همین سادگی ترکم میکنی

نمیزاری سر رو شونت بزارم

اینطوری بی حوصله نگام نکن

برو منم دیگه دوست ندارم

تو قشنگ ترین دروغی هستی که

عاشقونه باورت کرده بودم

کاش همون لحظه ی اول عزیزم

توی دستام پر پرت کرده بودم

تو با من به آرزو هات رسیدی

من کنارت تلخ و نیمه جون شدم

این همه دلهره حق من نبود

من با تو شکست و ویرون شدم

برو منم دیگه دوست ندارم

حالا که میتونی تنهام بزاری

دیگه حتی گریه هم نمیکنی

تو شباهتی به خوابم نداری

تو شباهتی به خوابم نداری