متن آهنگ مسلخ محسن چاوشی

داغ جوون دیده ی پرپر منم مسلخ سروای تناور منم

باغ گل بی بر و بی برگ من حرمت آهوی جوون مرگ من

ناجی باغ گل بی برگ کو ضامن آهوی جوون مرگ کو

شب شد و پیک تب و غم سر رسید عطر گلاب از خود فمصر رسید

جنگو جلو جهل و جنون آوردن دختر شاه پریونو بردن

حال من از رفته و مونده بد شد قالی کرمون تو دبی لگد شد

غیرت من خار بیابون شده بی تو کفن خواب خیابون شده

بغض من از سنگ و سفاله ولی این من و این گریه بگو یا علی

هق هق ابرای جهان در توئه آخ نگو بغض اخوان در توئه

رحم به ابرای بهارم کنین شاخه گلی خرج مزارم کنین

جهلو جلو جرم و جنون آوردن دختر شاه پریونو بردن

دست عجم خار رطب میخوره شیره نخلارو عرب میخوره

تا میری آتیش بکشی غماتو پیرهن عثمون میکنم صداتو

از من و از غیرتم ای هم نفس گریه به خاک پدری موند و بس

تا میری آتیش بکشی غماتو پیرهن عثمون میکنم صداتو

تا میری آتیش بکشی غماتو پیرهن عثمون میکنم صداتو