متن آهنگ بی آبی هاتف

متن آهنگ بی آبی هاتف

چرا خشکیده پس این دل چرا مزرعه بی آبه

زمینه تشنه هرلحظه برای آب بیتابه

زمینه تشنه هرلحظه برای آب بیتابه

چرا پای من این ابرا غبارآلود شده فردا

طراوت رو نمی بینی روی پوست تنه دریا

طراوت رو نمی بینی روی پوست تنه دریا

چرا زاینده روز مرده ارومیه شده تبخیر

چرا از درد و نابودی حکایت داره هر تصویر

پر از خاموشیه کوچه خیابان گریه سر داده

چرا تن پوشی از طوفان روی شهر من افتاده

حریق شعله از هر سو به سمت دل سرازیره

برای حفظ گندم زار همین الانشم دیره

چرا سرخه تنه جنگله سراسر قحطی افتاده

رو خاکی که پر از بغضه پر از تاریخ و رخداده

ارس هم رو به نابودیست و هامون داره جون میده

مسیر آب به هر دشتی تو ماه دی خشکیده

♫♫♫

زمین رو به زوال میره هوا محکوم به تغییره

شقایق هم دیگه حتی از این بی آبی دلگیره

باید دید از کجا غلطید میونه ریشمون دیروز

چرا سد پشت سد بستست شبیه چیه این کابوس

حریق شعله از هر سو به سمت دل سرازیره

برای حفظ گندم زار همین حالشم دیره

چرا سرخه تنه جنگل سراسر قحطی افتاده

تو خاکی که پر از بغضه پر از تاریخ و رخداده

چرا ویرونی پر رنگه سر هر قطره آب جنگه

چرا رنگ همه برگا با فصلش ناهماهنگه

هنوز پای من این ابرا غبارآلود شده فردا

طراوت رو نمی بینی روی پوست تنه دریا

طراوت رو نمی بینی روی پوست تنه دریا