شهدا شفاعت میکنند
یه روزی برای خرید از خانه بیرون رفتم.تنها دخترم زینب را ترسیدم توی خانه تنها بگذارم.دختر بچه های هم سن وسالش توی کوچه ، گفتم باش با بچه ها بازی کن. رفتم زینب توی کوچه ، دلشوره داشتم . شییشه دست زنیب را پاره میکند و زیبنب خون را که میبیند جیغ میکشد.
زن همسایه با صدای گریه زینب به کوچه میاد. زینب را بغل میکندو به طرف خانه ما میدود بچه ها میگن که مادر رینب رفته بازار خرید .
زن همسایه همینطور با همان چادر خانگی فقط مقداری پول بر میدارد و زینب را بیمارستان میبرد . دستش را بخیه میزند پانسمان میکند و به خانه می اورد. همینکه وارد کوچه میشود منم سر رسیدم . ازینکه این طور همسایه ای دارم هم خوشحال هم ناراحت از گریه زینب .
شب ، پدر زینب شوهر شهیدم ، به خواب زن همسایه میاد . و تشکر میکند میگه از من چی میخواهی ؟ زن همسایه میگه از خدا بخواه همیشه هوای مارو و بچه هام و داشته باشه . شهید میگه باشه همین تازه اون دنیا هم برات شفاعت خواهی میکنم . زن متعجب فردا به خانه ما میاد و قصه اش را میگوید و میگه بخدا من نه برای این کار بلکه بچه های شهدا رو دوست دارم . رفت و قصه فراموش گردید .
چند ماه بعد زن همسایه به مسافرت میره و در کنار یک رود خانه برای استراحت و تفریح چادر میزنن ، یه وقت متوجه میشه دختر کوچلوش نیست با دلشوره و دلهره به کنار رودخانه میرن که جیغ دختر و کشیدنش توی رود یکی میشه .
سرعت آب زیاده و کسی ، حتی پدر دختره جرات پریدن داخل آب رو.نداره، ناگهان مادر یاد شهید می افته و با نام شهید رو فریاد میکنه ، علیرضا شهید علیرضا دخترم دخترم و رو بگیر داره خفه میشه
شوهره میاد رو سرش میگه این مسخره بازی ها چیه ، کی رو صدا میکنی ،علیرضا کیه ؟ دیدانه شدی ؟ علیرضا علیرضا یعنی چه ؟
زن همینطور بی اعتنا به شوهرش شهید رو صدا میزنه بچه ام را بگیر ، علیرضا خودت گفتی هر وقت گیر کردی صدام کن ، مرد دوباره رو سر زنش داد میکشه
ناگهان دختر به حاشیه رو به یک شاخه گیر میکنه سالم بیرون میاد . مرد خجالت زده و زن با غرور دخترش را بغل میکنه داد میکشه علیرضا رو سفیدم کردی ، ممنون شهید و دخترش را میبوسد و زار زار گریه میکند .
مرد شرمنده میشه و مثل اونای که رو داشبورد ماشین زانتیا شون یه بر چسب میزنن که نوشته ” شهدا شرمنده ایم
مرد سرش رو به آسمان میگیره اشک درگوشه چشمش ،میگه : خدایا ما کی قدر این شهدا رو می فهمیم
نوشته : غلامعلی نسائی
اگر از مطلب راضی بودید آنرا برای دوستانتان به اشتراک بگذارید
متن آهنگ لالایی علی زند وکیلی
متن آهنگ آسمان هم زمین میخورد چارتار
متن آهنگ جدید زبر حصین و شایع
متن آهنگ مامی ساری Mommy Sorry اپیکور
متن آهنگ در واز کن عجم باند
متن آهنگ کجایی محسن چاوشی
متن آهنگ معمای شاه سالار عقیلی
متن آهنگ خاک بهزاد لیتو و سیجل
متن آهنگ آدم بدی نبودم علیشمس و مهدی جهانی
متن آهنگ اسمش عشقه مرتضی پاشایی
متن آهنگ حکم تیر رضا صادقی
متن آهنگ حماقت میثم رستگار
متن آهنگ رابطه علیرضا روزگار
متن آهنگ یک سال گذشت علی عبدالمالکی
متن آهنگ بگو که باهامی رضا صادقی و امیرحسین نوشالی
متن آهنگ خستم کردی یاسین ترکی
متن آهنگ رویا نیست علی کلانتری
متن آهنگ عاصی محمد رضوان
متن آهنگ نگو نه ساسی مانکن
متن آهنگ با تو میشه حسین قربانپور
متن آهنگ ما محمد رضوان
متن آهنگ آوانگارد رضا یزدانی