مي‌خوام يكي از كليه‌هام را بدم به يك جانباز نيازمند

از همان اول تكليف‌مان را آقا امام حسين(ع) مشخص كرده است؛ مبارزه با ظالم و دفاع از مظلوم. در مبارزه با ظالم، زير پرچم ولايت بايد ايستاد و در دفاع از مظلوم نيز. هر كه زير اين پرچم نيست؛ گرچه آدم خوبي هم باشد، حسيني مسلك نيست. حسيني‌مسلك يعني اين‌كه آرام نگيري وقتي فرياد مسلماني را مي‌شنوي؛ چه شيعة بحريني باشد كه صبح‌اش را با زيارت عاشورا آغاز مي‌كند و چه سني يمني كه به اميد رهايي از چنگال ظلم و ستم باقي‌ماندة دودمان آل ابي‌سفيان، زندگي را در جهاد و مبارزه ديده است.

در مرام ما كه كار و بارمان، خواندن و نوشتن از شهداست، همين را مي‌دانيم كه قلة آرمان شهداي ما ولايت بود و بس. شهدايي كه به حضرت فاطمه(س) اقتدا كرده بودند و بر سر سربند «يازهرا» رقابت داشتند. اين روزها كه در غربت فاطمه(س) مي‌گرييم، كوچه‌هاي شهرمان دوباره عطر شهيد گرفته است؛ شهداي گمنام.

چيزهاي غريبي مي‌شنويم. يكي زنگ زده بود كه: آقا، مي‌خوام يكي از كليه‌هام را بدم به يك جانباز نيازمند. شما يكي را معرفي كنيد!» غريب نيست اين عبارت در اين وانفسا! خيال مي‌كني سال ۵۷ است يا دورتر، يا كربلاي سال ۶۱ هجري يا باز هم دورتر، شعب ابي‌طالب.

امتداد هميشه عقب است؛ چند روز، و بعضي وقت‌ها، چند هفته؛ حتي در سال جديد هم نشد كه سروقت منتشر كنيم. اصلا ويژگي نسل ما همين است؛ سر چند سال دير به دنيا آمدن، اين روزها مانده‌ايم و چشم حسرت مي‌دوزيم به كساني كه روزهاي با شهدا زيستن را تجربه كرده‌اند. نمي‌دانم بخوانيم «اگر دير آمدم مجروح بودم» يا بخوانيم «… كليدش را چرا يارب شكستند.»

مؤسسه عماد، كه سال‌ها پيش، براي رساندن كتاب‌هاي مورد نياز مخاطبان امتداد، كليد خورده بود، امروز يكي از مؤسسات معتبر با توليد‌هاي فوق‌العاده است. با آن ارتباط بگيريد. ضرر نمي‌كنيد.

حداقل در اين واويلاآباد رسانه‌هاي مكتوب، مرجع خوبي براي مشاوره‌هاي حوزة كتاب براي ما و شماست.

□ دیاررنج مکتب رنج و صبوری و رهائی…

و شهادت پاداش رنج است.

 همراز پروانه ها باشید