اولین روزسال ۱۳۴۴ در روستای قرن آباد، شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود. محمدعلی در کودکی ساکت و آرام بود. روزی سرخک گرفت و او را به بیمارستان بردیم ولی دکترها جوابش کردند. او را به اتاق انتظار بردند و من در همانجا از خدا طلب شفای او را کردم چند ساعت بعد خبر دادند که حالش بهبود یافته است. محمدعلی, تحصیلات ابتدایی را در سالهای ۵۱ تا ۵۵ در دبستان روستای خود (قرن آباد) به پایان رساند. پس از آن به پیشنهاد پدرش تصمیم گرفت وارد حوزه علمیه شود. پدرش می گوید: به فردی گفتم به او قرآن بیاموز ولی در جوابم گفت که جرات نمی کند. به خاطر همین او را به گرگان بردم و در کتابخانه مسجد جامع, قرآن را فرا گرفت. چون اساتید از پیشرفت او خیلی تعریف می کردند گفتم باید به حوزه بروی و طلبه بشوی. قبول کرد.

زندگی نامه، وصیت نامه، روحانی شهید؛
محمد علی ملک، فرمانده گردان حمزه سیدالشهداء”را ازینجا دنبال کنید.

 

همراه چمران  با شما ……

 

همراز پروانه ها …. از راست ” شهید سردار مکتبی ، صادق و شهید ملک

 

بسیجی یعنی مهر، عطوفت، راستگوئی، صداقت، وارستگی، وحدت، اهل ولایت بودن
   ضد تانکه، ضد نفر بر، قابل شما رو. نداره، ….  کسی نبود … یا علی …
وای مو هام چه بلند شدند…..  چقده هم  بلندن …

ته رفاقت… رفیق خوب جوری رفتی …. آخر مهر انس وفا …..

بفرمائید…
میل تان کشید، میل کنید… مهمان ما باشید….

                پرستار… مهلتی … خودم را ببینم در آئینه ….
ته دلتنگی ها … انتظار….

التماس دعا ؛ حاجات تون روا
خدا نگهدار

دیاررنج

 

□ دیاررنج مکتب رنج و صبوری و رهائی…
و شهادت پاداش رنج است.
 همراز پروانه ها باشید