برادر حمید درباری مسئول گروه بسیج تلویزونی” افلاکیان” استان گلستان” با تمنا و اکراه وارد کادر می شود.  حتی سرش را بلند نمی کند و با رزمنده جانباز هفتاد درصد ” محمد مهدی ایزد” سلام و علیکی و…! او میخواهد افتادگی اش را همچنان حفظ کند… حمید خود نیز از بچه های جنگ است و امروز نیز تاریخ خویش و همرزمانش را در عین مرور کردن به تصویر نیز می کشد.
جنگ یک فرصت بود. فرصتی برای انسانی دیگر شدن، به لفظ دنیائی جنگ همیشه جنگ است… اما اینجا سخن از این جنگ هشت ساله… هشت سال عبودیت بود و بندگی خالص خدا…

مگرنه این است که خاطرات جنگ،  خود روایتی است وحی گونه..! و هر خاطره ای از جنگ بر هر واقعه جداگانه تمرکز می دهد. پس عملیات کربلای هشت را نیز می توانید یک اتفاقی همچون نمونه کوچک از آئینه تمام نماد هشت سال دفاع مقدس به عنوان یک کل در نظر بگیرید. ازین رو هر یک از بچه های جنگ خود پاره ای ازتاریخ این سرزمین هستند. بچه های جنگ واقعیت های تکه تکه شده ای هستند که فقط آنها را باید همتی کرد و کنار هم چید!

اقا سید مرتضی می گوید”
زمین سیاره رنجی است که جز اهل صبر و رضا در آن مآمنی نمی جویند.