نشریه امتداد پر مخاطب ترین نشریه فرهنگ و ادبیات مقاومت در آستانه بهار به پنجا همین شماره دست یافت به سردبیری رضا مصطفوی و تحریریه: حسن ابراهیم زاده …. در سوئیس لباس هایمان را آتش زدند… خاطراتی شنیدنی از جانباز شیمیائی” محمد صادق روشنی/ قسم خوردم که من نبودم! گفته جنگ است نه مهمانی/ هوا پیما ها که پیدامان کردند/ اول نفس هامون گرفت…/ پزشک اطفال ویزیت مان کرد/ حاج قاسم سلیمانی  که  رفت هوا پیما ها پیدامون کردند

در سوئیس لباس هایمان را آتش زدند…

خاطراتی شنیدنی از جانباز شیمیائی” محمد صادق روشنی

قسم خوردم که من نبودم!

گفته جنگ است نه مهمانی

هوا پیما ها که پیدامان کردند

اول نفس هامون گرفت…!

پزشک اطفال ویزیت مان کرد

من دقیقآ یادم هست نمی دیدم ولی نفسهاشو می شنیدم. گفتم: آهای من و فراموش کردی،من اینجا ته هواپیما هستم.

بعد محبت کرد و یک تشر محکم زد که چرا تا حالا نیومدی جلو؟

گفتم: آخه اخوی من اصلا نمی بینم و نمی دانم این جلو کدام طرفی هست

گفت آخه همه رفتن تو جا موندی؟ گفتم: ما از اصل جا موندیم اینجا هم روش”

من را سوار آمبولانس کرد و گفت: « شما سهمیه بیمارستان لبافی نژاد هستید»

اینجا تهران است: پایتخت ایران

*یک جوری بوی شیشه و فلز می داد آخر ما عادت داریم بو های سخت را از بو های نرم زودتر درک کنیم! پرستار که رفت! دکتر ها امدند! گفت: این ها حساسیت فصلیه برادر! زیاد جدی نگیر همیشه همینه سر هر فصل ازین اتفاقات زیاده خودش محو میشه!…

بعد پرستار محو شد…!

بعد دکتر ها آمدند…!

دکترها که رفتند عکاس ها آمدند. دانشجو ها که رفتند… من تخت اول بودم..! این آخری نامردی بود!

در نقاهتگاه  اهواز به صف ایستادیم  تا یک دکتر ما را ببیند. آن هم چه دکتری، دکتر عمومی اطفال!

بچه ها سرفه می کردند و می خندیدند ولو می شدند روی زمین!

                       منبع وبلاگ “اخرین دوران رنج
□ دیاررنج مکتب رنج و صبوری و رهائی…
و شهادت پاداش رنج است.
 همراز پروانه ها باشید