متن آهنگ پای پیاده محمد بیباک

متن آهنگ پای پیاده محمد بیباک

من خیس تر از
این پلک هام که نمیشه هیچ رقم
این وسط گیر کردم
من شدم یه آدمی که دیگه حرف نمیزنم
فقط میشنوم
دیگه انتظاری ندارم من از طرف تو
نه از هیچ طرف
فقط بدون روزهایی که نیستی
خیلی سخت میگذرن
آره سخت میگذرن

من صبوری از بر نبودم اصلا هنوزم هستم
هنوزم همون آدم کبود و خستم
هنوزم همونم که بارون دارم برات
تو میکردیش داغون با رفتارات
آسون با افکارات اونم میشد آروم با اشعاراش
درد اینه از اون خسته ترام
اونایی که زوجن با دست نشون میدن فرد اینه ولی بسه مرام
حال نداری همه رو از سر باز کنی
بال نداری ولی میخوای پرواز کنی
سرسخت بودی الان سرراست شدی
شکاک طوری که به نزدیک ترین کسات هم وسواس شدی…

کل ِ شهر رو گشتم پای پیاده
با پای پیاده
واسه گم شدن که اینجا راه زیاده
آره راه زیاده
من همه کوچه ها رو رفتم
فهمیدم که آدما از سنگن
بعد این شبها داره روز میادش
میدونم روز میادش
کل ِ شهر رو گشتم پای پیاده
با پای پیاده
واسه گم شدن که اینجا راه زیاده
آره راه زیاده
من همه کوچه ها رو رفتم
فهمیدم که آدما از سنگن
بعد این شبها داره روز میادش
میدونم روز میادش

آسمون رو باس آبیش کرد
مثل ورقه که واسه پر کردن برعکس بغض که باید خالیش کرد
همیشه تو زندگی دیدی بازنده هایی که میگن این یکی رو نمیشد کاریش کرد
تو از کدومایی تنبلایی که نجنگیده میبازن و میکنن ماست مالیش بعد
میکنی هوس جاده هراز
گهگاهی کسل طوری تو بام فراز
نه میگی چته نه میخوای دردو ول کنی
نکنه تیریپته نمیخوای اخمو ول کنی
تا نیاد کسی قدیما نشه تکرار
عشقو تو این مسیر به زورم نشه انداخت
جوون ِ کالبدم از درون که سالخوردم
هرچی دویدم نرسیدم من کال مردم
آدما از کنارم راحت رد میشدن
منم زخمی شدم مار خوردم افعی شدم
فهمیدم از این به بعد هرچی شد من
احساساتمو از آدمای این شهر مخفی کنم

کل ِ شهر رو گشتم پای پیاده
با پای پیاده
واسه گم شدن که اینجا راه زیاده
آره راه زیاده
من همه کوچه ها رو رفتم
فهمیدم که آدما از سنگن
بعد این شبها داره روز میادش
میدونم روز میادش
کل ِ شهر رو گشتم پای پیاده
با پای پیاده
واسه گم شدن که اینجا راه زیاده
آره راه زیاده
من همه کوچه ها رو رفتم
فهمیدم که آدما از سنگن
بعد این شبها داره روز میادش
میدونم روز میادش