متن آهنگ جشن تنهایی محسن یاحقی

هر روزِ دوریمون یه شمع روشنه

با گریه خندیدن ، فقط کار منه

انگار هزار سال شد که زنده‌ام برات

سفید شدن موهام از ‌مرورِ خاطرات

تو رو میخوام بیا

بیا که ‌پیر شدم

میخندمو غمه

تو شب تولدم

شمعهای روشنو اگه من فوت‌ کنم ، میای؟

با چشم بسته‌ام اگه آرزوت کنم ، میای؟

این جشن تنهایی سوگوار فاصله‌ست

اینجا یه عاشقت هنوزم عاشقِ تو هست

تو رو ‌میخوام بیا

بیا که پیر شدم

میخندمو غمه

تو شب تولدم