شرمندهام، آنشب نام خود را ننوشتم ” یاد
فاصلة پنجكيلومتري روستايمان تا مدرسه را هر روز بايد ميرفتيم و برميگشتيم. تنها نبودم. با همسنوسالهايم كه اهل درس و مدرسه بودند، با هم ميرفتيم؛ نه با ماشين، نه با دوچرخه كه با پاي پياده. اين، ما را در سن كم و نوجواني، آبديده و پرتحمل كرده بود؛ ميان برف و باران، هواي گرم و سوزان، جادههاي سنگلاخ و گِلي، برهنهپا در كوچههاي روستا، بيابان و صحرا. روزهاي كشدارِ آخرين تابستان گذشت. پاييز از راه رسيده و جنگ تازه آغاز شده بود. همراه پاييز، دفتر زندگيمان ورق ميخورد. زمستان سال شصت، هر روز مدرسه خلوتتر و نيمكتهاي كلاس بيصاحبتر ميشد.
بيصاحبتر ميشد. من نيز بايد نيمكت و كلاس دوم راهنمايي را رها ميكردم. نه پدر و نه مادر، هيچيك دست و پاگير نبودند. وقتي بايد ميرفتي، هيچ كس جلودار تو نبود. من نيز اينچنين مسير زندگيام را در همان نوجواني تغيير دادم.
ادامه …. در هشت قسمت دیگر بخوانید” منبع” نشریه امتداد
اگر از مطلب راضی بودید آنرا برای دوستانتان به اشتراک بگذارید
متن آهنگ لالایی علی زند وکیلی
متن آهنگ آسمان هم زمین میخورد چارتار
متن آهنگ جدید زبر حصین و شایع
متن آهنگ مامی ساری Mommy Sorry اپیکور
متن آهنگ در واز کن عجم باند
متن آهنگ کجایی محسن چاوشی
متن آهنگ معمای شاه سالار عقیلی
متن آهنگ خاک بهزاد لیتو و سیجل
متن آهنگ آدم بدی نبودم علیشمس و مهدی جهانی
متن آهنگ اسمش عشقه مرتضی پاشایی
متن آهنگ موج اشک سالار عقیلی
متن آهنگ نگفته هام پویا بیاتی
متن آهنگ عجب حالیه مهدی یغمایی
متن آهنگ پرده نشین علیرضا قربانی
متن آهنگ با من حرف بزن ایمان قیاسی
متن آهنگ عاشقت شدم کاوه دانش
متن آهنگ عشق خیالی رضا ملک زاده
متن آهنگ کاشکی علیرضا روزگار
متن آهنگ هر چی میگم دوستت دارم از گروه سون
متن آهنگ معجزه بابک جهانبخش
متن آهنگ تمومش کن سامان جلیلی
متن آهنگ جمعه شب اپیکور باند