متن آهنگ انتظار سعید پانتر

متن آهنگ سعید پانتر (میرزایی) به نام انتظار

نگاه های نگرانه یه مادر خسته

یه کاسه آب تو سینیو قرآن به دستش

می گفت میسپارمت به اون که نمیزاره تنهات

مادر فدات بشه خدا به همرات

میگفت نگران نباش مادر قویه پسرت

به دلتم بد راه نده اصلا یه ذره

خودم به تنهایی میرم سر وقتشون

حق دشمنارو میزارم کف دستشون

شوخی هاشم ادامه داشت تا لحظه ی آخر

با لبخندش امیدواری میداد به مادر

مادر با دلشوره از رفتنش

نشست منتظر برگشتنش

روزا میگذشتنو مادر جالب نبود حالش

روزایی که یه ثانیش قد یه ساله

هر وقتا یه کسی به در میزدش

دل مادر به آسمونا پر میزدش

مادری که از غصه شده تار دیدش

مادری که کرده بود انتظار پیرش

مادری که منتظر یه خبره

میگه دلم روشنه میاد بلاخره

سی ساله که نکشیده یه نفس راحت

خواب خوش نداشته حتی یه ساعت

مادر انگار یکی خبر آورده واست

خبر دسته گلته اگه داری طاقت

خبر مردونگی خبر رشادت

مادر مبارکت باشه خبر شهادت

مادر که نداشت هیچ فکری در سرش

فقط میچرخید به دور گل پرپرش

با این که از دست گلش از اون جوونش

مونده بود پلاک و چند تا استخونش

ولی استخونی که ظهر عاشورارو دیده

استخونی که بوی کربلا میده

استخونی که رو پاهاش وایساد تا آخر

همون استخونی که حرف میزد با مادر

ما تو حرف زور نمیمونیم هیچ وقت ساکت

قسم به مردای سیرده سالهع

قسم به کینه ای که هنوز داغه

قسم به غروره محمود کاوه

قسم به لبای خشکه از عطش

 به سر بندی که گلوله رد نشد ازش

به اون که واسه دین من پرچم داره

به لب های بی جونی که لبخند داره