MO-TAR-GF1

یکبار حدیث قدسی را دیدم که می فرمود: هر گاه خدا عاشق بنده ای شد، او را می کشد، و علاقه ای در من پیدا شد. از خداوند واقعاً می خواهم که این حدیث در مورد من محقق با شد انشاالله. و بدانید چون که لا یقش بودید این تحفه را به شما عنایت فرمود، شهادت، پس سجده ی شکر به جا ی بیاورید و بدانید که الحمدالله می دانید در همه زمینه امام خمینی بی نظیر است و به خوبی آگاهید که اگر خداوند اذن مجدد دهد تمامی شهدا آماده جانفشانی مجدد هستند و بگویید آنقدر شهید می دهیم تا آقامون مهدی بیاد.

معراج الشهداء…
سردار شهید سید مختار حسینی، فرمانده گردان امام محمد باقر(ع)

لشکر۲۵کربلا
(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)

وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم… الحمد الله رب العالمین، که حمد مخصوص خدا تعالی است،ستایش و تشکر خدای قادر متعال را سزاست.

این بندهً حقیر که طاعتش را نکرده، ولی الطاف خفیه زیادی را مشاهده کرده ام، خودم را مستحق اش نمی بینم که شکرش را بگویم.

درود و تحیت بر انبیاء الهی، خاصه ائمه معصوم، خدایا به امر خودت و به اذنت وصیت نامه ام را می نویسم:

پروردگارا: عزیزی، به عزتت سوگند. به حق علی(ع) سوگند.

دلم می خواهد در راهت شهید بشوم. آرزو دارم جسمم، جانم، هر چه بیشتر متلاشی تر باشد، تا معتبرتر، امیدوارم تر نصیبم بفرمائی، که فنای در عشقت شده باشم، و در این عشق بسوزم و هر چه زودتر  در زمره شهیدانم قرار دهی .

خدایا: می دانم و به خوبی هم می دانم که زهراء(س) دلش می خواهد فرزندش در راه امام امت، شهید بشود.

بارالها دلم می خواهد با محاسنی خونین به ملاقات ات، بیایم، چرا که در طول حیات ام، خدمتی به دین ات، نکردم و خودت شاهدی که از آن هنگام که با خط سرخ علوی، توسط استادم آشنا شدم، در انتظار شهادت بودم. و گواه بودی که در ابتدا ی آمدنم به سپاه، بعد از قدر ی تًامل و تفکر، به عینه زمینه لازم را جهت پیمودن راهت فراهم شد.

معیارهای معنوی در وجودم دیدم و احساس نمودم بعد از پیدا نمودن لیاقت و استحقاق جهت دعوت از جانب معشوق عارفان به فوز عظیم که یکی از افتخارهای ائمه معصومین(ع) یعنی شهادت، خواهم رسید:انشاءالله که امام عزیزمان می فرماید: راه سرخ شهادت، خط آل محمد و علی است.

و این افتخار از خاندان نبوت به ذریه طیبه آن بزرگواران و به پیروی از خط آنان به ما ارث رسیده است.

خدایا در این دنیا چیزی ندارم که بگویم چه کار ش بکنند و این هم لطف خودت است، مقداری کتاب دارم که برادرم و امیدم حسن آقا الحمد الله دعوتم را لبیک گفت و به حوزه رفت که این مقدار ناقابل را در اختیارش می گذارم و پول نقد هم هر چه داشتم تا به حال در اختیار پدر و مادرم می گذارم و مقدار کمی هم طلبکار هستم که برادرم سید علی می داند چه کار بکند.

فقط یک موردش امامقلی یکتاست که ایشان هم زمانی که قدرت پرداخت را داشتند به سید علی بدهند، تا او به انجمن بدهند، برای خرج کتابخانه که مقدارش ظاهراً چهار هزار و پانصد تومان است یا ۴۰۰۰ تومان هر کدامش را گفت قبول کنید.

اگر کسی گفت از بنده طلبکار است بدهید و اگر چنانچه مستمری حقوقم را گرفتید ماهیانه دو برابر امثال عبدالله و حسین و اسماعیل بدهید.

علت آنکه آخرت را و شهادت را برگزیدم این بود که مولایم علی(ع)می فرماید: به فرزندش امام حسن(ع)
فرزندم فقط خداوند شایسته است که جانت را به او بفروشی و اگر به کسی دیگر فروختی زیان کرده ای.

قرآن کریم هم معامله باغیر خداواند را نادرست دانسته لذا آخرت را بر گزیدم چرا که مولا در مورد دنیا فرموده است: دنیای شما در نزدم به انداز ه عطسه بزی ارزش ندارد.

اینکه شهادت را بر گزیدم علتش این بود که زینب (ع) در مجلس ابن زیاد می فرماید: شهادت افتخار خاندان ماست.

ماهم به لطف الهی از فرزندان آنها هستیم و با این همه معصیت و غفلت که داشتم والله از خداوند شرم می کنم، از پیروان اسلام و اهل بیتش حیاء می کنم، با این حالت پیش آنها بروم.

تنها خونم می تواند این همه معصیت را محو کند و از اینها مهمتر داریم که بهشت در مقابل رضای خاطر خداوند برای اولیاءش بسیار ناچیز است.

بنده لیاقت رسیدن به خدا را نداشتم ولی خیلی دلم می خواهد خداوند از من راضی شود.

یکبار حدیث قدسی را دیدم که می فرمود: هرگاه خدا عاشق بنده ای شد او را می کشد، و علاقه ای در من پیدا شد. از خداوند واقعاً می خواهم که این حدیث در مورد من محقق با شد انشاالله.

ملت ایران به لطلف الهی آنقدر اهل رشد شده است که خداوند او را برای نصرت دینش و زمینه ساز انقلاب حجتش روحی له الفدا، بر گزبده است و نیازی به پیام این بنده حقیر ندارد، ولی حرفم این است، قدر این انتخاب ولطف را بدانید.

ارزش آن را دارد که همه چیزتان را در این راه بدهید. قدر امامتان را بدانید که هدیه الهی است و عزیز امام زمان (عج) وپیامبر اکرم (ص) واهل بیتش این بزرگواران به او افتخار می کنند و بدانید که خداوند بر ملائکه هایش به واسطه ی امام و روحانیت و شما رهروان این طریق مباهات می کند.

بدانید چون که لا یقش بودید این تحفه را به شما عنایت فرمود پس سجده ی شکر به جا ی بیاورید وبدانید که الحمدالله می دانید در همه زمینه امام بی نظیر است و به خوبی آگاهید که اگر خداوند اذن مجدد دهد تمامی شهدا آماده جانفشانی مجدد هستند و بگویید آنقدر شهید می دهیم تا آقامون مهدی بیاد.

در طی این مدت بعد از پیروزی انقلابمان یک چیز را تحربه کردم وآن اینکه امت اسلام باید مطیع مدرسین حوزه علمیه قم باشند تا اشتباه نکنند و متوجه باشید اینها امیدهای اسلام هستند و برای زینت دادن خویش به خصلتهای فاضله الهی و تغذیه شدن از اسلام فقاهتی رابطه ی تان را باروحانیت مخلص اسلام و امام بیشتر کنید.

اما شما پدرم و مادرم و خواهران و برادرانم: خوشحال باشید و افتخار کنید که این لطف عظیم الهی نصیب یکی از افراد خانواده تان و همسنگرتان شده است

خوشحال، چراکه ما خو شحالیم، چون خدا می فرماید: «فرحین بما آتیهم الله من فضله ویستبشرون بالذین لم یلحقوابهم خلفهم الا خوف علیهم ولاهم یحزنون “۱۷۰ آل عمران»

شما استادم و برادران همسنگرم که چندین سال در سخت ترین شرایط همسنگر بودیم، امیدوارم که خداوند توفیق بیشتری جهت خدمت مخلصانه به شماعنایت فرماید.

برادران ارجمندم توصیه می کنم قدر استادتان را بدانید و برای آشنای با اسلام فقاهتی را بطه تان را او بیشتر کنید و مطالعه تان را منظم و وسیع تر بکنید و سخنان امام را از رادیو و تلویزیون حتما گوش بدهید.

برنامه های معنوی تان را در کنار کارهای اجتماعی و سیاسی و فکری قرار دهید و شما نیز مخصوصاًًًً استادم ضمن حلال نمودن، از درگاه باریتعالی برایم طلب آمرزش نمائید.

برای تجدید قوا و شارژ شدن حداقل هر دو هفته یکبار به امامزاده یحیی بن زید مشرف شوید چو او نیز همچون شما خط امامی انقلابی و متعهد به اسلام بود و در امور خیر از همدیگر سبقت بگیرد که باعث نزول رحمت الهی می شود.

استاد معظمم که خیلی مدیون شما هستم مرا ببخشید و حلالم کنید و شما نیز قدر این عزیز ان را بدانید که الحمدالله می دانید.

محل دفنم هم در جوار برادرم سید تقی حسینی است. با امید پیوستن به کاروان سرخ شهدا و احیای مجدد توسط امام عصر روحی له الفداء و پیکار در رکابش.

در ضمن نصف حقوقم را وقف خرج انجمن اسلامی روستایمان نمودم

دلم می خواهد در هنگام شهادت بتوانم یک مشت خونم را به سوی آسمان بریزم که خدایا این خون ناقابل را از من بپذیرد: انشاالله

“والسلام علینا و علی عبا دالله الصالحین”
سید مختار حسینی
دیاررنج مکتب رنج و صبوری و رهائی…
  و شهادت پاداش رنج است.
 همراز پروانه ها باشید
طبقه بندی: شهادت

□ دیاررنج مکتب رنج و صبوری و رهائی…
و شهادت پاداش رنج است.
 همراز پروانه ها باشید