برج های نمرودی همان دارالاماره است

ای دل من چشم که بگشایی خواهی دید؛ بین حقیقت و باطل تنها غشایی به نازکی نازکتری غشاهای نانویی هست و اگر این ای جدیدترین موانع تکنولوژیکی را یکی یکی کنار بگذاری و درواقع از این مکعب های جادویی آینه صفت را به طرف دیگری برانی خواهی یافت و خواهی دید که برخلاف تلاش بازتاب کننده ها نفسانی تمام عالم در حرکت به سوی آن تلالوی نوری از فروغ رخ دوست می باشد که در ظهر عاشورا جلوه گر شده است.

ای دل من اگر چشمانت کوراست از بس که تنوع گناهان بصریت بصیرتت را ازت ربوده است پس لا اقل گوش فرا ده تا بشنوی.

هان می شنوی صدای پتک های کارگاه های اسلحه سازی کوفیان را که بر قلب ما می کوبندو این است که سالهای سال است که در تکاپویند.

آری؛ عاشورا نزدیک است.

آه آن برج های نمرودیشان را می شناسی، همان دارالاماره است که امروز به دلیل افزایش حجم معاملات پولی و مخزن کنزشان ساختند و منتظر باش تا لحظه ای دیگر راس مسلم را بر فراز آن برافراشته خواهی یافت  مسلم…

مسلم امروز نماد عشق است و غربت در میان دوست نمایان یزیدی…

مسلم امروز همان ندای امامی است غریب در درون تو که هر لحظه تو را می خواند به سوی ولایت…

و امام… چه واژه آشنایی است…

هان ای دل افسرده این چه جور دعوتی و چه مدل انتظاری است که تو باب کرده ای! این چه چه جور دعوتی است به س.ی امامت! در خانه نشستن و انتظار کشیدن، این که همان نامه دادن و سر بریدن جدید است ای نامرد!

اگر راست می گویی که در دلت چیزی از مدل فراق است پس برخیز، پس گام بردار… آن هم گام برداشتن مردانه ابوالفضلی…اگر شمشیرت را به سوی امامت نکشیده باشی حر خواهی شد…

برخیز ای برادر که اکنون نوبت توست…جنگ است و در اولین گام همین نفس سرگشت دشمن کافر توست…شمشیر از نیام برکش تا سر امامت بر نی نرفت…

یا حسین

+” مخاطب این نوشته نفس پرگو است.

+” نفس پرگو نماد کسانی است که بسیار اهل شعارند و کم کار