متن آهنگ یه روز برفی محمد بیباک

متن آهنگ یه روز برفی محمد بیباک

یه روز برفی ، تو خیابون راه میرفتیم
قول دادیم تا با هم هستیم
عاشق هم باشیمو به هم دروغ نگیم
از هم جدا نشیم
منو ، اون هر روز عاشق تر از قبل
دوست داشتیم همو از ته قلب
اما یهو دنیای قشنگمون خراب شدو
اون نبود کنار من

وقتی اون بود همه فصلا برام بهاری بود
وقتی اون بود دلم از درد و غصه خالی بود
وقتی اون بود نمیشکستم از غم مثل الآن تنها بشم
وقتی اون بود همه فصلا برام بهاری بود
وقتی اون بود دلم از درد و غصه خالی بود
وقتی اون بود نمیشکستم از غم مثل الآن تنها بشم

هر بار که اومد صدای زنگ گوشیم
دوباره دلم مثل سیر و سرکه جوشید
با اینکه نگفته بودی ازم بیزاری و سیری
فکر کردم زنگ میزنی میگی میذاری و میری
همونا که جلوشون خیت میارمو بدن
گفتم شاید همونا هم زیرآبمو زدن
قلب منو دادین همتون بازی
حسمو نفهمید احدالناسی
تو دیدی که هستم ، تو دیدی که خستم
همه اینارو دیدی تو دیدی که میمونم
ولی توی دل تو مهمونیه گره
بین دوراهیه که بمونه یا بره
اگه رابطمون ، پُره غم بوده برو
دیگرانو زیاد کنم من بازم پر نمیکنه کمبوده تو رو
پس میسپارمت به دست فراموشی
وای ، دوباره صدای زنگ گوشیم

وقتی اون بود همه فصلا برام بهاری بود
وقتی اون بود دلم از درد و غصه خالی بود
وقتی اون بود نمیشکستم از غم مثل الآن تنها بشم

وقتی اون بود

♫♫♫

هر بار که خواستم به تو گله کنم
رفتی و من موندم با این دله پُرم
منمو یه جای خالی و این فکر پُرم
انقدر فشار رومه که شاید سکته کنم
دنیا جنگه و راه جنگجویی بازه
و با عشق می گیره رنگ و بویی تازه
زندگی منم واسه رسیدن به تو جنگه
اونوقت رفتی و جلو همه شدن سنگه رو یخ

روزگارو کاراشو ببین
یه روز همه چیمون خوب بود و حالا شده این
باختی پیش هرکی تو خوبشو بردی
بعد بدی کرد بهت تو چوبشو خوردی
آره آدما عشقمو دزدیدنو
با همون تو روی خود من پُز میدنو
و بدون یادباشی
بالاخره زمینت میزنه همونی که اصرار میکرد تو از جات پاشی

وقتی اون بود
همه فصلا برام بهاری بود
وقتی اون بود دلم از درد و غصه خالی بود
وقتی اون بود نمیشکستم از غم مثل الآن تنها بشم
وقتی اون بود همه فصلا برام بهاری بود
وقتی اون بود دلم از درد و غصه خالی بود
وقتی اون بود نمیشکستم از غم مثل الآن تنها بشم