متن آهنگ فصل زرد علی زند وکیلی

از این جا میروم روزی تو میمانی فصل زرد

بگو با این خزان آرزوهایم چه خواهی کرد

از اینجا میروم شاید همین امروز یا فردا

تو خواهی ماند تنها در حصار خشت های سرد

خشت های سرد

از اینجا میروم تا شهرفردا های نامعلوم

که آنجا سرنوشتم هر چه پیش آمد پیش آمد

از اینجا میروم اینجا کسی آیینه باور نیست

که دارش آسمانش سنگ میبارد زمینش گرد

♫♫♫

… ز بعد از من در این پایان بعد از تو

که خواهی دید خیری را در …

تو را در خواب بعد از این دیگر نخواهم دید

تو را با باد ها آیینه ها معنا نخواهم کرد

از اینجا میروم تا شهرفردا های نامعلوم

که آنجا سرنوشتم هر چه پیش آمد پیش آمد

از اینجا میروم اینجا کسی آیینه باور نیست

که دارش آسمانش سنگ میبارد زمینش گرد