متن آهنگ یه شاعر بایا و احمدرضا غلامی
پنجشنبه ، 29 سپتامبر 2016
258 views
0 دیدگاه
نوشته:admin
متن آهنگ یه شاعر بایا و احمدرضا غلامی
چقد درد داره این حرفا
چقد حرفای نامربوط
زدی که حال من بد شد
شدم مرده توی تابوت
که محکومه به بی حرفی
با اینکه واسه گفتن داشت
یه دنیا حرف ولی دیگه
فقط راه واسه رفتن داشت
جهان پشت سرم جاموند
شدم بیت های تکراری
یه ساز خسته ی مغرور
که جاموند کنج انباری
شاید این حس یه تلقینه
ولی بغض های سنگین داشت
یه شاعر که توی شعراش
فقط حرفای غمگین داشت
میون این همه تردید
یه چیزی واسه من غم بود
نفهمیدی نفس میدم
شاید احساس من کم بود
تو خوبی اینو میدونم
ولی خب واقعیت داشت
یه شاعر که ته قصه!
همیشه نقطه چین میذاشت
تو دوری میکنی از من
ولی وقتی که دلگیری
شبا شعرامو میخونی
همین خوبه که پیگیری
اگر از مطلب راضی بودید آنرا برای دوستانتان به اشتراک بگذارید
متن آهنگ لالایی علی زند وکیلی
متن آهنگ آسمان هم زمین میخورد چارتار
متن آهنگ جدید زبر حصین و شایع
متن آهنگ مامی ساری Mommy Sorry اپیکور
متن آهنگ در واز کن عجم باند
متن آهنگ کجایی محسن چاوشی
متن آهنگ معمای شاه سالار عقیلی
متن آهنگ خاک بهزاد لیتو و سیجل
متن آهنگ آدم بدی نبودم علیشمس و مهدی جهانی
متن آهنگ اسمش عشقه مرتضی پاشایی
متن آهنگ عاشق میشم نریمان
متن آهنگ بنی آدم حامد فرد
متن آهنگ غیر قابل مقایسه معین رمضان
متن آهنگ برای مرتضی پاشایی یوسف زمانی
متن آهنگ فقط به عشق تو از آلبوم اکسیژن بابک جهابنخش
متن آهنگ دلخوشی محمد خرمی
متن آهنگ برگرد خونه عرفان و دایان
متن آهنگ داره بارون میاد فریدون آسرایی
متن آهنگ عمو عباس مرتضی سرمدی
متن آهنگ وقتی به تو فکر میکنم امین حبیبی
محرم به روايت شهيد سيد مرتضي آويني
متن آهنگ قبوله حامد هاکان